یک فنجان چای مهمان من...
HI,...Welcome to my blog,my friends

شارژ ۵ تومنی میگیرم ماچ میکنم ! 



           
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, :: 1:12
ROYA

همش مال خودمه ! به هیچکی هم نمیدم ! 

 

 



           
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, :: 1:10
ROYA

بچه ها یه چیزی پیدا کردم که مطمئناً خیلی هاتون همیشه آرزوش رو داشتین !

 

یکی از مشکلات چای کیسه ای که من هیچ گاه با آن کنار نیامده ام، این بوده که هنگام بیرون آوردن آن از لیوان هنوز مقدار زیادی عصاره چای درون خود دارد که در صورت فشردن، همراه با آبی که به خود جذب کرده از آن خارج خواهد شد. علاوه بر این، چای کیسه ای که از لیوان خارج می شود، اگر در ظرف کنار لیوان قرار نگیرد، تبدیل به قلاب سنگ سوزانی می شود که تا رسیدن به سطل آشغال یا سینک ظرفشویی می تواند با قطرات آب داغ باعث سوختگی چندین نفر شود.

یکی از راه حل هایی که برخی به کار می برند فشردن کیسه چای به دیواره لیوان توسط قاشق و یا پیچاندن آن به دور قاشق چای خوری و کشیدن نخ است. برخی هم ممکن است دور از چشم بقیه کیسه را با دست شان بچلانند!

اما یک طراح خوش ذوق این لیوان زیبا را به عنوان راه حلی زیبا، کارآمد و سرگرم کننده عرضه کرده است. تنها کافی است نخ کیسه چای را از شکاف بالای دسته لیوان عبور داده و آن را به سمت خودتان بکشید. اکنون کیسه چای درون دسته لیوان جمع شده و آب اضافه آن به همراه عصاره چای گرفته شده و به درون لیوان بر می گردد.

اکنون علاوه بر افزوده شدن بر رنگ و طعم چای، دیگر خبری از آن فلاخن سوزان هم نیست.



           
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, :: 1:6
ROYA

زنم بهم گفت ۵ دقیقه دیگه اماده میشم !

الانم فریز شده در خدمت شما هستم !

 

 



           
چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, :: 1:4
ROYA

باتوجه به نحوه خوابیدن افراد میتوان به ویژگیهای شخصیتی آنها پی برد

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران،نتایج مطالعات اخیر دانشمندان
بیانگر آن است که با توجه به نحوه خوابیدن افراد میتوان به ویژگیهای شخصیتی آنها پی
برد .

نتایج مطالعات اخیر پژوهشگران یک مرکز دانشگاهی در جنوب انگلستان در باره شماری
از افراد حاکیست که بین ویژگیهای شخصیتی افراد و نحوه قرارگیری بدن آنها به هنگام
خواب ارتباط وجود دارد.

به گفته محققان افرادی که هنگام خواب دستها و پاهای خود را جمع کرده و وضع خمیده
میگیرند دارای شخصیت خجالتی وحساس و افرادی که روی پشت خوابیده و دستهایشان را کنار
بدن خودمیگذارند دارای شخصیتهای تودار و آرام هستند .

برپایه دیگر نتایج این پژوهش افرادی که روی یک پهلو می خوابند دارای شخصیت های
اجتماعی و سهل گیر و افرادی که روی شکم خوابیده و دستهایشان را زیر سر میگذارند
 دارای شخصیتهای بی پروا و گستاخ هستند ... 



           
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 21:23
ROYA



چشم‌انداز مغز ما محل منطقی نیست.

ما هنوز هم همان مغز عصر حجری پیشینیانمان—حجمی از احساسات، خاطرات ناقص و یک
محدوده توجه کوتاه—را داریم. مغز ما هیچوقت همه حقایق برای گرفتن تصمیم “ایدآل” را
در خود ندارد.

از اینجا داستان بدتر می‌شود. حتی گاهی بدون اینکه بدانیم تصمیم می‌گیریم.

وقتی دانشمندان علوم اعصاب فعالیت مغز را در طول یک آزمایش تصمیم‌گیری ساده
بررسی کردند، متوجه شدند که افراد معمولاً ۱۰ ثانیه قبل از اینکه آگاه شوند تصمیم
گرفته‌اند، تصمیم می‌گیرند.

چطور می‌توانیم امیدوار باشیم که تصمیم درست گرفته‌ایم؟

در واقعیت وضعیت به این بدی نیست، ما هر روز تصمیماتی در زندگیمان می‌گیریم.
دنیا تغییر می‌کند و احساس می‌کنیم که کنترل آن را به دست داریم.

خوشبختانه علم اعصاب و روان ما را از نواقص و کمبودهای مغز انسان آگاه کرده است.
با دانستن این ضعف‌ها، می‌توانید از یک استراتژی ساده برای غلبه بر آنها استفاده
کنیم.

۹ راه برای تصمیم‌گیری درست

۱٫ به غریزه خود توجه کنید اما اجازه ندهید بر شما ریاست کند.

ما به یک دلیل غرایزمان را رشد داده‌ایم—آنها واقعاً خوب عمل می‌کنند. توانایی
گرفتن یک تصمیم سریع برای پیشینیان عصر حجری ما می‌توانست تفاوت خورده شدن توسط یک
ببر وحشی یا شکار آن ببر باشد. اما اخیراً با چند ببر روبه‌رو شده‌اید؟ واقعیت این
است که در این عصر دیگر نیازی به اینگونه تصمیمات سریع نیست اما باز هم نمی‌توانید
دست از گرفتن این تصمیمات بردارید. با آن مقابله نکنید اما به آن هم بسنده نکنید.
از خودتان بپرسید “چرا این فکر را کردم؟” یا “چرا چنین احساسی داشتم؟”

۲٫ گزینه‌هایتان را لیست کنید.

مغز قدرتمندترین کامپیوتر موجود است اما قادر به انجام چند کار همزمان نیست.
دشوار است که بیشتر از ۷ فکر مختلف را در یک زمان در ذهنتان داشته باشید و غیرممکن
است که بتوانید روی دو مورد از آن به طور همزمان تمرکز کنید. دلیل اینکه وقتی موقع
رانندگی با تلفن‌همراه صحبت میکنیم، تصادف نکرده و ماشینمان را داغان نمی‌کنیم این
است که می‌توانیم خیلی سریع تمرکز روی کارها را تغییر دهیم—اما خیلی کندتر و بی‌دقت‌تر
از زمانیکه هرکدام را به تنهایی انجام می دادیم. برای تصمیمی که می‌خواهیم بگیرید،
همه انتخاب‌ها و گزینه‌های موجود را لیست کنید، آن را بیرون ذهنتان بکشانید و زمانی
را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهید.

۳٫ سوالات را بازنویسی کنید.

می‌دانید برای اینکه یک دانشمند تمام‌عیار باشید به چه چیزی لازم است؟ گرفتن
نمرات عالی یا به خاطر سپردن چیزها کافی نیست. مهم این است که سوالات درست بپرسید.
هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان
را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث می‌توانید بتوانید
راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.

۴٫ تاریخ را پیش‌بینی کنید.

حافظه ما آنقدرها که تصور می‌کنیم خوب نیست و درنتیجه یادمان نمی‌ماند که چقدر
ممکن است بد باشد. همین حافظه‌های انتخابی است که باعث می‌شود یادتان بماند امروز
با چه کسی حرف زدید اما یادتان نیاید که چهارشنبه هفته پیش صبحانه چه خوردید.
استفاده از تاریخ برای گرفتن تصمیم نیازمند این است که به خاطر بیاوریم دفعه قبلی
که در موقعیتی مشابه بودیم چه اتفاقی افتاد. کند پیش بروید و خاطره‌تان را خوب
بررسی کنید—نباید فقط پیروزی‌هایتان را به خاطر سپرده باشید و شکست‌ها را فراموش
کرده باشید.

۵٫ به خاطر داشته باشید که زمان طرف شماست.

سعی کنید خودتان را از احساسات آن لحظه دور کنید. البته انجام فوری این کار
غیرممکن است اما بهترین راهکار این است که بین زمان حال و زمانی که می‌خواهید تصمیم
بگیرید کمی فاصله بیندازید.

۶٫ این را یک آزمایش ببینید.

مغز انسان جداشده نیست—برای عمل کردن در موقعیت‌های اجتماعی با همتایان خود
طراحی شده است. حاصل آن این است که زمان و انرژی زیادی را برای کار گروهی و رابطه
با دوستانمان صرف می‌کنیم. تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که می‌گیرید به شما
نمره بدهند و اتوماتیک‌وار توجه بیشتری به آن می‌کنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی
گرفتید و بعد فکر کنید: “این یک امتحان است. من از پس آن برمی‌آیم و فرصت دیگری
برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند”.
اینکار باعث می‌شود بیشتر به چرای تصمیمی که می‌گیرید فکر کنید و برنامه‌ها و
دیدگاه‌های ضعیف را کنار بگذارید.

۷٫ دانش عمومی نیست.

زمان‌های “فراموش‌شده” را پیدا کنید و ببینید چرا آنطور بوده است. همه می‌دانند
که نباید بعد از غذا خوردن شنا کرد اما چرا؟ برای همه همینطور است؟ تصوراتتان را
زیر سوال ببرید و قضاوت کنید آیا درمورد شما هم صدق می‌کند یا خیر.

۸٫ تصمیم را بگیرید.

آیا می‌خواهید درمورد وضعیت شغلیتان تصمیم بگیرید یا اینکه چه مارک پنیری را
برای صبحانه بخورید؟ همه تصمیمات برابر نیستند پس وقتتان را تلف نکنید. لازم نیست
برای هر وعده صبحانه قدم ۱ تا ۹ را دنبال کنید.

۹٫ تصمیم را عملی کنید.

می‌توانید تا بی نهایت تصمیمی که گرفته‌اید را دوباره و دوباره تحلیل و بررسی
کنید. اما بالاخره باید یکجا آن را متوقف کنید. آن را واقعی کنید، یادداشتش کنید.
وقتی تصمیمتان بیرون از مغزتان و به دنیای واقعی آمد، مغزتان از بررسی گزینه‌های
مختلف دست کشیده و سراغ کار بعدی می‌رود.

یادتان باشد چشم‌انداز مغز ما محل منطقی نیست. شما حتی نباید مغزتان را وادار به
دنبال کردن قدم ۱ تا ۹ کنید. بهترین تصمیمی که می‌توانید اینجا بگیرید این است که
فقط قدم هایی که دوست دارید را دنبال کنید، آن هم با هر ترتیبی که دوست داشتید. هر
کاری که می‌کنید، رمز گرفتن بهترین تصمیمات در زندگی این است که بخواهید. 



           
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 21:22
ROYA

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی


های بزرگ باشند

یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که

می خواهم باشند

یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم

که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود

آشتی دهد

یادم باشدکه خودم با خودم مهربان باشم

چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان

باشد

عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران

باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم

لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،… رنگهایی را که



بایسته است بر آنها بزن



روزهایتان رنگارنگ ........................... Roya



           
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 20:5
ROYA

اگر باعث گریه یک زن شدید

خیلی مراقب باشید، چون خدا اشک های او را می شمارد

زن از دنده مرد آفریده شده است ، نه از پایش که لگدکوب شود

نه از سرش که بالاتر باشد، بلکه از پهلویش که برابر باشد، زیر بازوانش که محافظت شود، و کنار قلبش که دوست داشته شود...................



           
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:22
ROYA

جاده موفقیت سر راست نیست

پیچی وجود دارد به نام شکست

دوربرگردانی به نام سردرگمی

سرعت گیرهایی به نام دوستان

چراغ قرمزهایی به نام دشمنان

چراغ احتیاط هایی به نام خانواده 

تایرهای پنچری خواهید داشت به نام شغل

اما اگر یدکی به نام عزم داشته باشید

موتوری به نام استقامت

وراننده ای به نام خدا

به جایی خواهید رسید که موفقیت نامیده میشود.

موفق و پیروز باشید.رویا



           
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:9
ROYA

جاده موفقیت سر راست نیست

پیچی وجود دارد به نام شکست

دوربرگردانی به نام سردرگمی

سرعت گیرهایی به نام دوستان

چراغ قرمزهایی به نام دشمنان

چراغ احتیاط هایی به نام خانواده 

تایرهای پنچری خواهید داشت به نام شغل

اما اگر یدکی به نام عزم داشته باشید

موتوری به نام استقامت

وراننده ای به نام خدا

به جایی خواهید رسید که موفقیت نامیده میشود.

موفق و پیروز باشید.رویا



           
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:9
ROYA

هیچگاه به دنبال صورت زیبا نباشید

روزی پیر خواهد شد

هیچگاه به دنبال پوست خوب نباشید

روزی چروک خواهد شد

هیچگاه به دنبال اندام خوب نباشید

روزی عوض خواهد شد

هیچگاه به دنبال موی زیبا نباشید

روزی سپید خواهد شد

در عوض به دنبال قلبی وفادار باشید

که تا ابد دوستتان خواهد داشت.

دوست دار شما دوستان............رویا 



           
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:3
ROYA

احتمالأ شما هم شنیده اید که قبل از جدا کردن USB از کامپیوترتان باید آن را Safe Remove کنید اما ممکن است خیلی‌ وقتها این کار را نکرده باشید و همه چیز خوب پیش رفته باشد. دلیل آن این است که شما احتمالا پیش فرض ویندوز را عوض نکرده اید و اصلا نیازی به Safe Remove ندارید!! در واقع ویندوز دو گزینه پیش پای شما قرار داده ،میتوانید گزینه Quick Remove ( برداشت سریع USB) یا گزینهٔ Better Performance (کارایی بهتر ) را انتخاب کنید،اگر گزینهٔ اول را انتخاب کنید که در واقع پیش فرض ویندوز نیز هست نیازی به Safe Remove نیست ( اما به دلایلی که بعدا خواهیم گفت بهتر است این کار انجام دهید).


منبع : مجله اينترنتي نود ايران 



           
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 1:21
ROYA

یکم فروردین روز جشن بزرگ نوروز در اعتدال بهاری و آغاز فصل بهار. نوروز و آغاز سال نو،مناسبت های جداگانه ای هستند که با یکدیگر همزمان شده اند.نمونه های دیگری از سال نو پیش از این گفته شده و در آینده نیز خواهد آمد.

در سُغد باستان(وامروزه در میان ارمنیان)از نوروز با نام «نوسَرد/نَوَسَرد/ نوسَرِد» یاد می شده است که معنای«سال نو» را می دهد.(در اوستایی«سَزِذَه» به معنای سال خورشیدی).در بدخشان با نام «شگون بهار»،در«شُغنان»(درتاجیکستان در کرانۀ رود«پنج»)بنام«خِدِر

ایام»(بزرگترین روزها)ودر بابل باستان و در نخستین روز ماه«نیسان» بنام جشن«اَکتیو» شناخته می شده است.

باشکوه ترین مراسم نوروزی،امروزه با نام های«سِیر لاله(جشن گل لاله)جَندَه بالا(بالا کردن درفش)»در شهر مزارشریف افغانستان(آریانای باستان)ودر نزدیکی بلخ کهن،همراه بابرافراشتن درفشی برگرفته از درفش کاویانی ایران،برگزار می شود.این آیین با انبوهی از ترانه خوانی ها،بازی ها ومراسم دیگر همراه است.آیین های پیش از فرا رسیدن نوروز نیز فراوان وپراهمیت هستند.



ششم فروردین روز«امید»،روز«اسپیدانوشت»یا روز«نوروز بزرگ»(این

نام جدیدتر است).از روزهای خجسته ایرانیان،همراه باشادی وآب پاشی،وآغاز سال نو در تقویم سُغدی و خوارزمی.

درمتن پهلوی«ماهِ فروردین،روزِ خرداد»رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است؛از جمله:پیداییِ کیومرث و هوشنگ،روییدن مشی ومشیانه،تیراندازی آرش شیواتیر،غلبه سام نریمان بر اژدهاک، پیداییِ دوباره کیخسرو(از جاودانان در باورهای ایرانی)و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا.

نام«روز امید» بخاطر پیداییِ دوباره کیخسرو و دیگر جاودانان و نجات بخشان(سوشیانت ها)،به این روز داده شده است.

نام«اسپیدانوشت»،از آیین نامه نویسی در این روز گرفته شده است که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست.گمان می رود با پیام های شادباش نوروزی در پیوند باشد.



دهم فروردین نخستین آبان روز ِ سال وبه روایت«برهان قاطع» انجام جشنی به همین نام،همراه باآب پاشی وانتظار بارش باران.



سیزدهم فروردین روز«سیزده بدر»،نخستین تیرروز سال وآغاز کشاورزی در سال نو.آیین نخستین روز کشت و کار با گردآمدن در زمین زراعی و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب وخرم.

در سیستان در این روز به زیارت نیایشگاه بسیار کهن وپررمز وراز «خواجه غلطان» در بالای کوه«خواجه»و در میانۀ دریاچه«هامون» می روند.



هفدهم فروردین هنگام جشن«سروشگان»یا جشن«هفده روز» در ستایش«سرئوشَه/سروش»،ایزد پیام آور خداوند ونگاهبان«بیداری».

روز گرامیداشت«خروس»وبه ویژه خروس سپید که از گرامی ترین جانوران در نزد ایرانیان بشمار می رفته و به سبب بانگ بامدادی،نماد سروش دانسته می شده است.



نوزدهم فروردین جشن گرامی داشت فُروهر/فَرَوَهَر در گذشتگان.

دوم اردیبهشت جشن گردآوری گل ها وگیاهان از صحرا.


سوم اردیبهشت جشنی درستایش و گرامیداشت« اَردیبهشت»

به معنای«بهترین راستی» و بعدها نام یکی از امشاسپَندان (جاودانان مقدس).

اَردیبهشت همچنین نگاهبان آتش است؛چرا که آتش بهترین جلوه گاه راستی و پاکی بشمار می رفته است.



دهم اردیبهشت جشن چهلم نوروز درشیراز و درکنار«حوض ماهی» سعدی.



پانزدهم اردیبهشت جشن میانه فصل بهار و زمان گاهَنباری بنام «میدیوزَرِم» به معنای«میانۀ بهار/میانه فصل سبز».البته میانه بهار با شانزدهم اردیبهشت برابر است؛اما در گذشته وحتی امروزه، عملا پانزدهمین روزِ ماهِ دوم هر فصل به عنوان میانۀ هرفصل شناخته می شود.

جشن های گاهنباری(پاره های سال/موسم های سالیانه)،ادامه

و بازمانده ای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی،بلکه به چهارفصل وچهار نیم فصل تقسیم می کرده اند و هریک از این بازه های زمانی،نام وجشنی ویژه به همراه داشته است.

سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان آغاز می شده وپس از هفت پارۀ زمانی،یعنی سه پایان فصل و چهار میانه فصل،به آغاز سال بعدی می رسیده است(پایان بهار یا آغاز تابستان دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو بشمار می رفته است).

بعدا(و احتمالا در زمان تحریف های عصر ساسانی)،کوشش می شود تا جشن های گاهنباری با باورهای دینی ِ ساختگیِ ساسانیان تطبیق پیدا کند و برای آنها دلایل مذهبی می تراشند وخلقت آسمان،آب،زمین،گیاه،جانواران و مردم را به این گاه ها منسوب می دارند و دخل وتصرف فراوانی در فاصلۀ حقیقی موسم های گاهنباری(که با تقویم طبیعی کاملا برابراست)می کنند. دستبردهای عصر ساسانی در نظام گاهشماری گاهنباری موجب شده است که فاصلۀ گاهنبارها در متون کهن به گونه های بسیار مختلفی ثبت شوند و هیچگونه تطبیقی با یکدیگر نداشته باشند.

نظام موسم های گاهنباری بسیار ساده ودقیق است و امروزه همچنان بیشتر روستانشینان و کشاورزان سرزمین های ایرانی از آن بهره برداری می کنند.در بین کشاورزان،سنجش زمان به گونۀ شمارش روزهای فصل(مثلا بیستم بهار،چهلم بهار ویا بیست روز به تابستان مانده)بسیار رایج تر از سنجش زمان براساس شماره روز و ماه است.

تاکنون چند تقویم آفتابیِ باستانی درایران یافت شده که کاملا بر مبنای نظام گاهشماری گاهنباری طراحی وساخته شده اند.یکی از آنها عبارت است از تقویم آفتابی یا رصدخانۀ مجاور زیگورات چغازنبیل در نزدیکی شهر شوش.




یکم خرداد « ارغاسوان/اریجسوان»،نام یکی از جشن های خوارزمی است.امروزه حتی تلفظ صحیح این نام ها نیز معمولا امکان پذیر نیست،اما بیرونی معنای آن را «نزدیک شدنِ گرما» می داند.

امروزه همچنان کاشت کنجد،پنبه،کرچک و دیگر دانه های روغنی در استان های مرکزی ایران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام می شود.


ششم خرداد جشنی در ستایش و گرامیداشت «خرداد» به معنای رسایی و کمال و بعدها نام یکی از امشاسپَندان.



بیست و نهم خرداد برابر با بیست و ششم نَوروز ماه طبری و پنج روز مانده به سالِ نو طبری.این جشن را مردمان سواد کوهِ مازندران «عید ماه» می نامند و با آتش افروزی بر بلندی ها به شادی و بازی های گروهی می پردازند و گاه می کوشند تا جشن عروسی خود را در این هنگام برگزار کنند.


سی ویکم خرداد روز پایان سال در تقویم گاهنباری و آخرین روز فصل بهار.در پایان این روز و آغار تابستان خورشید به بالاترین جایگاه خود می رسد که نام « خرداد» به معنای رسایی و کمال به همین مناسبت به این ماه داده شده است.

به دلیل اینکه این زمان مصادف با جشن های آغاز سال نو در تقویم گاهنباری بوده است،همانند پایان دیگر فصل ها دارای جشن ویژۀ پایان فصل نمی باشد.



یکم تیر آغاز جشن تابستان،انقلاب تابستانی،رسیدن خورشیدن به بالاترین جایگاه و آغاز سال نو در گاهشماری گاهنباری.

برگزاری جشن آغاز تابستان با نام «آب پاشونک» هنوز در برخی نواحی ایران همراه با گردهمایی و مراسم آب پاشی و آبریزگان،درصحرا برگزار می شود.


ششم تیر روز برگزاری جشنی به نام «نیلوفر» که امروزه بسیار ناشناخته مانده است.شاید به مناسبت شکوفا شدن گل های نیلوفر در اوایب تابستان باشد.



سیزدهم تیر روز جشن «تیرگان»،از بزرگترین جشن های ایران باستان در ستایش و گرامی داشت «تیشتَر/تیر»،ستاره باران آور در باورهای مردمی،ودرخشان ترین ستارۀ آسمان که در نیمۀ دوم سال وهمزمان با افزایش بارندگی ها در آسمان سر ِ شبی دیده می شود.

این جشن در کنار آب ها،همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سالِ پیش رو همراه بوده و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند،بانام عمومی «آبریزگان/آب پاشان/سرشوران» یاد شده است.

در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است.

جشن تیرگان در سیزدهم فروردین و سیزدهم مهر نیز برگزار می شود.ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین هایی را برگزار می کنند که برگرفته و ادامۀ جشن تیرگان است.



پانزدهم تیر جشن خام خواری در سُغد باستان و دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی ها

هفتم مرداد جشن مردادگان درستایش وگرامیداشت «مرداد»به معنای

بی مرگی وجاودانگی ونام یکی از ا َمشاسپَنذان است.همچنین مرداد در باور ایرانیان نگاهبان گیاهان و رستنی ها بشمار میرود.

این آیین باستانی برهمه ایرانیان مبارک باد



دهم مرداد جشن «چله تابستان» است که امروزه از جمله در روستاهای

جنوب خراسان برگزار می شود.




پانزدهم مرداد جشن میانه فصل تابستان وزمان گاهَنباری بنام «میدیوشم»

در اوستایی«مَئیذَیوئی شِمَه»به معنای «میانه تابستان»می باشد.



هفدهم مرداد نخستین روز از«نوروز ماه»گیلانی وآغاز سال نو در تقویم دَیلمی.اصلا نمیدونم که این روز رو در جایی از ایران بخصوص گیلان

جشن میگیرن یا نه.هرکسی اطلاعات بیشتری داره ممنون میشم کمک کنه.



هجدهم مرداد جشن آشامیدن ِ نوشیدنی های گوناگون در سُغد باستان است.درتقویم سغدی برابر است با هجدهمین روز ماه پنجم یا«اشناخندا»

یکم شهریور جشن خنک شدن هوا درخوارزم که«فغربه» هم گفته شده است



چهارم شهریور جشن آتشی درستایش وگرامیداشت«شهریور»(دراوستایی

«خشَتره وَئیریه»،درپهلوی«شهرِوَر»)به معنای شهرو شهریاری(شهرداری)

آرمانی وشایسته.

در«برهان قاطع» به عنوان رادروز«داراب»(کورش)یاد شده است.




هشتم شهریور هنگام جشن خزان که ازجشن های مهم وکهن بوده وباسوارکاری،چراغانی وآذین خانه هاوآتش افروزی بربام ها همراه

می شده است. برخی این جشن رادر 18 شهریور(وگاه 15شهریور)

دانسته اند.«جیمز موزیه» درسفرنامه اش از آخرین کسانی است که

به برگزاری این جشن درشهر دماوند اشاره کرده است.




سی ویکم شهریور جشن پایان تابستان وزمان گاهَنباری بنام«پَتیَه شَهیم»

در اوستایی«پَئیتیش هَهیَه» به معنای«پایان تابستان



فصل پاییز بانام های «پادیز/پاذیز»،«خزان»و«تیرماه/تیرَه ماه» نیز

شناخته شده است.نام پسین یا تیرماه درادبیات فارسی وازجمله

درشاهنامه فردوسی به همه فصل پاییز اطلاق شده است وامروزه

نیز درتاجیکستان وشمال افغانستان تداول دارد.



یکم مهر روز جشن بزرگ«میثرَکَنَه/میتراکانا/مهرگان»،بزرگترین

جشن هخامنشی درستایش وگرامیداشت«میترا»درنخستین روز ماه

«باگایادی/بَغَیادی»(یاد خدا)ونیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.

امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام «سال وِرز»در

تقویم محلی کردانِ مُکریِ مهاباد وطایفه های کردان شکری باقی مانده

است.

از نخستین روز پاییز(تیر ماه)بانام «نوروز تیرَه ما»یاد می کنند.

آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج

است.

هنگام اصلی جشن«مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که یعدها

به شانزدهم مهرماه منتقل شده است.



سیزدهم مهر یکی دیگر از جشن های تیرگان،درگرامیداشت ستاره

باران«تیشتَر/شباهنگ/شِعرای یمانی»ودر خوارزم باستان بانام «چیری

روچ/تیر روز»(سیزدهم فروردین وسیزدهم تیر)

ادامه ونشانه هایی از این جشن کهن همچنان در آیین قالیشویان

اردهال درغرب کاشان دیده می شود(امروزه دومین آدینه مهر ماه)

نیایشگاه اردهال می بایست یکی از معابد«تیشتر» در ایران باستان

بوده باشد ودربسیاری از باورهای ایرانی بین دعای باران وتابوت یا

شستشوی مردگان،پیوند وجود دارد.


شانزدهم مهر جشنی بزرگ در ستایش ایزد«میثرَه/میترا»(و بعدها

«مهر»).دراصل درنخستین روز مهروبعدها در شانزدهمین روز همین ماه

همچنین روز برگزاری جشت هخامنشی«مَغوژتی/مَگوفونیا»،روز نجات

ایرن از غلبه مُفان.


بیست ویکم مهر جشن رام روزی ونیز غلبه کائه وفریدون بر ضحاک.

دهم آبان جشن بزرگ آبانگان در گرامیداشت ستاره روان (سیاره)درخشان «اَنَهیته/آناهید(زهره)» و رود پهناور و خروشان«اَرِدوی/آمو(آمودریا)»،وبعدها ایزد بانوی بزرگ «آب»

ها در ایران.


پانزدهم آبان جشن میانه فصل پاییز و زمان گاهنباری بنام

«اِیاثرِمَه» به معنای آغاز سرما

یکم آذر روز برگزاری «آذر جشن»،یکی دیگر از جشن هایِ

در پیوند با آتش به مناسبت فرارسیدن ماه آذر و برافروختنِ

نخستین شعله زمستانی.



نهم آذر جشن آتش دیگری در گرامیداشت«آذر/اَتر» وایزد

منسوب به آن (رجوع کنید به پست اولِ آذر)



سی ام آذر شب«چله»یا«یلدا»،انقلاب زمستانی و جشن

زایش خورشید.ایرانیان دراین شب بافراهم آوردن خوراکی های گوناگون تا بامداد به انتظار دیدار نخستین پرتوهای

خورشید بیدار می نشسته اند.بیرونی در «آثارالباقیه»از

آن با نام«میلاد اکبر»نام برده ومنظور از آن را«میلاد خورشید» دانسته است(احتمالا منظور میترا است).تقویم میلادی (کریسمس) نیزبا اندکی تغییراتی ادامه همین میلاد است که بعدها آن را به میلاد مسیح نسبت داده اند.(توجه کنید به اختلاف 10روزه یلدا وکریسمس وشباهتها در لباس و همینطور فلسفه عمو نوروزیا حاجی فیروز و پاپا نوئل و همینطور اهمیت نشان خروس در بین اروپاییان.

شاید بیشتر دستتون بیاد که این غربی ها هیچی از خودشون ندارن و در بهترین حالت از روی دست ما کپی کردن.اونوقت بیا وضع جامعه ما رو ببین)


سی ام آذر همچنین هنگام جشن پایان پاییز ونیز نیمه سال می باشد

یکم دی از گرامی ترین روزهای ایرانیان به نام«خرم روز/خور روز (خورشید روز)»یا جشن جشن «نود روز»(90روزتا نوروز).

آغاز سال نو در برخی تقویم های ایزان باستان که هنوز نیز در

پامیر و بدخشان بکار گرفته می شود.دیده شدن خورشید در این روز نه تنها«زایش خورشید»را نوید می دهد،بلکه آغاز روز، ماه،فصل وسال جدید نیز بوده است.

همچنین هنگام جشنی با نام «آب نو»در آذربایجان همراه با تعویض آبِ آب انبارها با آبِ تازه وبا مراسمی همگانی.



چهاردهم دی جشن گیاه خواری وبه ویژه خوردن سیر،ونیز روز غلبۀ دیوان .کشته شدن جمشیدشاه در روایت های ایرانی.

(در شاهنامه نیز پدیده گوشت خواری پس از جمشید رواج می یابد).



پانزدهم دی جشنی همراه باساخت تندیس ها و پیکرتراشی هایی به شکل انسان وگاه سوزاندن آن.در این برخی متون از این روز بنام «بتیکان»یادشده است که به احتمال شکل تغییر یافته«دیبگان» است.


شانزدهم دی هنگام جشن«درامزینان»یا«کاکتل/کاکثل»در متون ایرانی.جشنی بسیارکهن واسطوره ای وناشناخته که نام های گوناگونِ آن ارتباط آن با«درفش کاویان»و«گاو کتل/گاو درفش» را نشان می دهد.در این روایت ها «فریدون»نیز جایگاه شاخصی دارد و می دانیم که در باورهای کهن،پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد(مانند پرورش فریدون توسط «گاو پر مایه/بَرمایه»و گرزۀ «گاو سر» فریدون).گونه های

دیگر نام های کهن،نشانه دیرینگیِ این آیین و فراموش شدن آن به شکل اصلی ِ نام آنست.این روز احتمالا در پیوند با دیده شدن صورت فلکی«گاو/ثور» نیز بوده است.



بیست وسوم یا بیست وچهارم دی برابر با سیزدهم ژانویه و جشن تیرگان ارمنیان ایران

دوم بهمن جشنی در ستایش وگرامیداشت«بهمن»(در اوستایی «وُهومَنَه»،در پهلوی «وَهمَن») به معنای «اندیشه نیک» وبعدها یکی از اَمشاسپَندان.دراین روز آشی به نام «آش بهمنگان»یا«آش دانگو» به صورت گروهی پخته می شده است که نام «دانگو/دانگی» برگرفته ازهمین سنت اشتراکی آن است.



پنجم بهمن پنج روز پیش از جشن سده وجشنی به نام «توسره».



دهم بهمن شامگاه این روز،هنگام جشن بزرگ«سَدَه/سئه سوزی» در چهلمین روز پس از «یلدا»(زایش خورشید).متون کهن جشن سده را در آبان روز از بهمن ماه ودر«چله»زمستان دانسته اند که برابربا دهم بهمن می شود.جشن سده در نواحی گوناگون بانام های مختلفی شناخته می شود: در خراسان «سَرِه»،در حوالی اراک «جشن چوپانان»درخمین «کُردِه»،دردلیجان«هَله هَله»و در بدخشان تاجیکستان به نام «خِرپَچار»دانسته شده است.بتازگی زرتشتیان نیز کوشش می کنند تا این جشن را برگزار کنند.در فراهان،سنگسر سمنان وجاهایی دیگر،چهار روز پیش وپس از سده را«چاروچار» و سردترین شب ها می دانند که سده درمیانه آن جای گرفته است. همچنین هنگام جشن ونمایش «کوسه ناقالدی»که دو نفر در کوچه ها به نوازندگی و سرودخوانی می پردازند.یکی از این دو نفر نقش «کوسه»ودیگری نقش«تَکِه/تگه»(بُز نر) را به عهده می گیرد. «کوسه» با پوشیدن جامه های خنده آور،دست وصورت خود راسیاه کرده و«تکه» پوست بزی با دوشاخ برسرکشیده ودست وصورت خود را سپید می کند.گاه پسر نوجوانی نیز در نقش زنِ کوسه به نمایش می پردازد.این مراسم در گیلان نیز با نام «آینه تکم» برگزار می شود. این نمایش شباهت فراوانی با«کوسه سواری» (در یکم اسفند) و نیز

«حاجی فیروز» نوروزی دارد وبی تردید با آیین های «باران خواهی» در پیوند است.پیوند دادن جشن سده به هوشنگ شاه،اشتباهی متداول وناشی از دخل وتصرف در شاهنامه فردوسی بوده است. مهمترین دلیل پیدایش این جشن،انجام آیین هایی نمادین برای کاستن از شدت سرما و نیز چهامین زادروز خورشید است.



پانزدهم بهمن جشن میانه زمستان و گاهنباری فراموش شده که دلیل فراموشی آن دانسته نیست.بااین وجود برخی دیگر از جشن های میانه زمستان،بازمانده ای از این گاهنبار هستند.همچنین آغاز

سال نو در تقویم های شمال غربیِ هندوکش در افغانستان امروزی؛

آغاز سال نو در تقویم های محلی لرستان،بختیاری وکردستان(بنام «وهار کردی»).همچنین هنگام جشن مهرگان(«میر ما/مهرماه»)در

تقویم طبری؛ونیز همین ایام،زمان برگزاری جشن«پیر شالیار/پیر شهریار» در «اورامانات» کردستان.



بیست ودوم بهمن جشنی به نام «بادروزی»یا«کژین» در گرامیداشت «باد»در اوستایی «واتَه» و ایزد نگاهبان آن با همین نام که ازبزرگترین ایزدان ایرانی در باورهای «زَروانی/زُروانی» بشمار می رفته است. کوشیار گیلانی در «زیج جامع» از آن با نام «باذ وره»یاد کرده است. این جشن نیز با بازار همگانی همراه بوده و در آن روز ریسمان هایی از نخ هفت رنگ را به آغوش باد می سپرده اند.



بیست وپنجم بهمن برابر با13یا14فوریه جشن آتش ارمنیان به نام «دِرِندِز».


سی ام بهمن جشن آبریزگان دیگری که با نام «آفریجگان» نیز شناخته شده است.همچنین هنگام جشن مهرگان(«میر ما») در تقویم دَیلمی و در گیلان

یکم اسفند جشن«اسفندی»وهدیه به زنان در نیاسرِ کاشان،اقلیدو محلات؛و پختن آش «اسفندی».آغاز سال نو در تقویم محلی نطنز،ساوه وکاشان.در فراهان معروف به«آفتو به حوت»(آفتاب در برج ماهی).

همچینین جشن«آبسالان/بهارجشن/جشن روباه» به مناسبت روان شدن جویبارها وطلیعۀ بهار.خجستگی دیدار روباه.(واژۀ«آبسالان» با«آبشار» وفشار

آب ها در پیوند است.در متون کهن،هنگام ِ این جشن به گونه های مختلفی آمده است که مانند بسیاری از دیگر دگرگونی های ناشی از محاسبۀ زمان با تقویم های گوناگون وکبیسه گیری های متنوع بوده است.

همچنین روز جشنی به نام«کوسه سواری/کوسه برنشین».مراسم نمایشیِ

خنده آور که توسط مردی کوسه رو که بر درازگوشی سوار بوده برگزار می شده است.کوسه خود را باد می زده ومردم به او آب می پاشیده اند.



پنجم اسفند جشنی درستایش وگرامیداشت«اسفند/سپَندارمُذ»(در اوستایی«سپِنتَه اَرمَئتی»، در پهلوی «سپَندارمَد») به معنای فروتنی ِ پاک و مقدس و بعدها یکی از اَمشاسپَندان.نگهبان وایزدبانوی زمین ِسرسبز.جشن «سپندارمذگان/اسفندگان»،روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده واین روز

بنام«مردگیران»(هدیه گرفتن از مردان)درادبیات فارسی بکار رفته است.بجز این بنام روز جشن«برزگران/برزیگران»(به مناسبت سبزکنندگان زمین وسبز شدن زمین)نیز خوانده می شود.



دهم اسفند جشن «وخشنکام» در گرامیداشت رود«آموریا/جیحون»،بزرگترین

رود سرزمین های ایرانی.این نام از بزرگترین شاخۀ آمودریا بنام رود«وخش» برگفته شده است.بیرونی «وخشنکام» را«فرشتۀ جیحون» می داند و می بایست با «اَناهیتَه/آناهید» اینهمانی داشته باشد.



نوزدهم اسفند جشن «نوروز رودها»،گرامیداشت،لایروبی وپاک سازی رودها، کاریزها وچشمه ها همراه با پاشیدن عطر وگلاب بر آنها.




بیستم اسفند جشن «گلدان» یا«اینجه»،روز آماده سازی وکاشت گل ها و گیاهان در گلدان ها ونیز جشن درختکاری.




بیست وششم جشن فرورداگان.جشنی در یادکرد و بزرگداشت روان و فُروهر (فَروَهَر)در گذشتگانِ در این روز وتا پایان سال.این نام به گونه های «فرورگان/فرودگان» نیز آمده است.



بیست ونهم یا سی ام اسفند(آخرین روز سال) جشن پایان فصل زمستان و زمان گاهنباری بنام«هَمَسپَت مَدَم»در اوستایی «هَمَسپَث مَئدَیَه» به معنای «برابری شب و روز/برابری سرما وگرما).همچنین هنگام جشن «اوشیدر» در سیستان به آرزوی فرا آمدن سوشیانت.در این روز مردمان دختری را بر شتری آذین شده می نشانند وهمراه با شادی و سرود او را برای آب تنی به آب های دریاچه هامون می برند.

گرامیداشت گذشتگان در سُغد و امروزه نیز دربسیاری نواحی گوناگون.جشن «علفه» در خمین،همراه بردن علف های صحرایی به خانه و روشن کردن چراغی در همه اتاق ها.

شامگاه آخرین روز سال در بسیاری از نواحی ایران بر بام ها آتش می افروزند. 



           
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 1:11
ROYA

کمتر کسی را می توان پیدا کرد که از ثروتمند شدن خوشش نیاید. زمانی که قانون جذب برای اولین بار مطرح شد و میلیونرهای موفق پرده از این راز بزرگ برداشتند، هرکس وسوسه شد تا برای یک بار هم شده این قانون را در زندگی شخصی اش به کار گیرد. حتی آنهایی که در ظاهر مخالف این موضوع بودند در خلوت خودشان عبارات تاکیدی را مثل یک اکسیر جادویی به زبان می آوردند تا با چشم های خودشان از صحت این موضوع باخبر شوند.

بر اساس قانون جذب، شما می توانستید هرچیزی را در زندگی تان جذب کرده و برای این کار تنها کافی بود چشم هایتان را ببندید و جذب کنید. جذب کردن با تکرار عبارات تاکیدی مثبت و تجسم کردن راهی میانبر برای رسیدن به رؤیاهایی بود که همیشه سرکوبش می کردید. حتما شما هم برای یک بار هم شده این کار را انجام داده اید اما جز موارد جزئی نتوانستید نتیجه شگفت انگیزی که قانون جذب از آن صحبت می کرد را به دست بیاورید و نتیجه این شد که دیگر خودتان را از گروه دوستداران قانون جذب کنار کشیدید و باز هم با کسالت و از سر ناامیدی گفتید:« آدم باید کمی شانس داشته باشد» این جمله شما و خیلی از افرادی است که دیگر اعتقادی به قانون جذب ندارند. اما نتیجه مطالعات دکتر «بروس لیپتون» روانشناس، نشان داده هیچ اشتباهی در قانون جذب اتفاق نیفتاده است بلکه گره اصلی این معمای پیچیده ذهن ناخودآگاه شماست.

● رازی که میخکوب تان می کند

من عاشق میلیونر شدن هستم و شب و روز به این موضوع فکر می کنم. قانون جذب به من یاد داده که خودم را در خانه زیبا و اتومبیل های مجلل تصور کنم و با تکرار عبارات تاکیدی مثبت رؤیای میلیونر شدن را سوی خودم جذب کنم. کمی بعد، ناگهان در محیط کاری من اتفاقی جدید می افتد. رئیس بخشی که در آن کار می کنم، سمت من را به سمتی بالاتر تغییر می دهد و حقوق من به همین اندازه افزایش پیدا می کند. اما بعد از اینکه در سمت جدیدم مشغول به کار شدم آنچنان از این وضعیت متعجب و شگفت زده هستم که بیشتر از اینکه به تثبیت کارم فکر کنم، ترس از دست دادن سمت جدیدم جایگزین همه افکار مثبت من می شود تا جایی که حتی خودم را لایق درآمد بیشتر نمی دانم و به همین دلیل بعد از مدتی سمت جدیدم را به راحتی از دست می دهم. این مثالی است که دکتر لیپتون می زند. در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید) زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست و حققیت تلخ این است که بخش عمده ای از ذهن ناهوشیار شما توسط افکار منفی پر شده است که تنها با تصویرسازی رؤیاها و تکرار عبارات تاکیدی نمی توانید آنها را از ذهنتان پاک کنید. مثل این می ماند که هوا کاملا تاریک است و شما مدام تکرار می کنید «هوا روشن است.» در این شرایط تکرار عبارات تاکیدی در مورد روشن بودن هوا نمیتواند اصل موضوع را تغییر دهد پس کمی به آن فکر کنید.

● فرمول جادویی رؤیاها

دکتر «بروس لیپتون» می گوید:«ذهن ناهشیار میلیون ها برابر قوی تر از ذهن هوشیار است. اگر ذهن ناهوشیار با خواسته های ذهن هوشیار ناهماهنگی نداشته باشد هیچ مسئله ای نیست، چون در این شرایط قانون جذب به صورت خودکار عمل می کند و هیچ نیازی نیست کاری کنید که قانون جذب را در زندگیتان خلق کنید اما اگر این ۲ ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه شما با یکدیگر هماهنگ نباشد، قانون جذب هیچ تاثیری ندارد. برای مثال شما آگاهانه می خواهید که حسابتان پر از پول باشد و با تکرار عبارات تاکیدی سعی می کنید این حس را به وجود بیاورید اما اگر در ذهن ناخودآگاه شما این عقیده وجود داشته باشد که شما لایق آن همه پول نیستید، هرگز ثروتمند نمی شوید. ذهن ناخودآگاه شما شبیه یک ضبط صوت عمل می کند و همیشه تمایل دارد که موزیک های قدیمی تان را پخش کند؛ به خصوص همان ترانه هایی که از دوران کودکی والدین بارها و بارها برایتان تکرار کرده اند. شما ترانه های ضبظ صوت ذهنی تان را در ۶ سال اول زندگی با جملات منفی پر کرده اید.

جملاتی مانند: «تو به اندازه کافی خوب نیستی» «تو لیاقتش را نداری» یا «آدم های دیگر بهتر از تو هستند و تو مجبوری بهتر از دیگران باشی» و... چه این پیام ها مستقیم به شما رسیده باشد چه غیرمستقیم، بعد از سال ها که در چنین موقعیت های مشابهی قرار می گیرید آن نوارها دوباره تکرار می شود و مشکل اینجاست؛ شما روی نواری که در حال پخش است عباراتی دقیقا مخالف را به زبان می آورید و در این حالت هیچ نتیجه ای دریافت نخواهید کرد. شما خودتان را فریب داده اید که فرد مثبتی هستید، چون در تمام لحظاتی که در حال تکرار جملات مثبت و تصویرسازی برای رؤیاهایتان هستید، نوار منفی ضبط صوت ذهن ناهوشیارتـــان درحال پخش ترانه های ناامیدکننده و دلسردکننده است.

● فوت آخر

به عقیده دکتر لیپتون تنها راه حل استفاده از قانون جذب آن هم به صورتی مفید و نتیجه بخش، قبل از هرچیز خاموش کردن افکار منفی است و این کار تا زمانی که افکار منفی تان همچنان در ذهن ناهوشیارتان در حال تکرار است، نتیجه بخش نیست، زیرا عبارات تاکیدی که آگاهانه از سمت شما تکرار می شود جزو ذهن هوشیارتان است و ذهن خودآگاه شما تنها یک درصد روی زندگی شما تاثیر می گذارد. اما این موضوع انکار تاثیر تکرار عبارات تاکیدی نیست بلکه مشکل اصلی بیشتر افراد این است که هیچ شناختی از افکار خود ندارند. برای این کار بهتر است قبل از هرچیز جای آرامی را در نظر بگیرید و بدون اینکه در مورد خودتان و افکارتان فکر و قضاوتی کنید، اجازه بدهید افکار منفی تان خودش را آشکار کند. بعد از اینکه به ذهن ناخودآگاه تان و جملات منفی این ضبظ صوت مجازی دست پیدا کردید سعی کنید دکمه خاموش آن را برای همیشه بزنید و اگر باز هم با جملات منفی مواجه شدید تنها به عنوان یک تماشاچی به آن نگاه کنید نه یک تحلیل گر! بعد از این کار حالا نوبت جایگزین کردن عبارات تاکیدی مثبت و تصویرسازی است. 

دوستدار شما دوستان

رویا



           
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 1:7
ROYA

تابه حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی:«دیگر جواب نمی دهد» یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمی گیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمی توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند. اما من به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!!! 

دوستدار همه دخترای با معرفت و درسخونده

رویا



           
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:2
ROYA

تابه حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی:«دیگر جواب نمی دهد» یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمی گیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمی توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند. اما من به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!!! 

دوستدار همه دخترای با معرفت و درسخونده

رویا



           
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:2
ROYA

تابه حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی:«دیگر جواب نمی دهد» یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمی گیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمی توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند. اما من به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!!! 

دوستدار همه دخترای با معرفت و درسخونده

رویا



           
جمعه 25 اسفند 1391برچسب:, :: 1:2
ROYA

فقر گرسنگی نیست...

عریانی هم نیست...

فقر چیزی را «نداشتن» است...

ولی آن چیز پول و غذا و طلا نیست...

فقر همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته‌ی کتابفروشی می‌نشیند...

فقر تیغه‌های برنده‌ی یک ماشین بازیافت است که روزنامه‌های برگشتی را خرد می‌کند...

فقر کتیبه‌ی سه هزار ساله‌ای است که روی آن یادگاری نوشته‌اند...

فقر سوار شدن و عکس گرفتن با مجسمه‌هایی است که سالیانی دراز مظهر اقتدار این سرزمین بوده‌اند...

فقر پوست موزی است که از پنجره‌ی یک اتومبیل به خیابان انداخته می‌شود...

فقر همه جا سر می‌کشد...

فقر شب را «بی‌غذا» سر کردن نیست...

فقر روز را «بی‌اندیشه» سر کردن است... 



           
جمعه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 23:56
ROYA



این دیوانگیست ...



که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از

آنها در دستمان فرو رفته است

متنفر باشیم ...


که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از

آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم



این دیوانگیست ...



که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر

اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم که از

تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از

کارهایمان بی نتیجه مانده است



این دیوانگیست ...



که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز

می شوند بخاطر اینکه یکی از دوستانمان رابطه مان

را زیر پا گذاشته است رد کنیم


این دیوانگیست ...


که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه در یکی

از تلاشهایمان ناکام مانده ایم به امید اینکه در مسیر

خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم



و به یاد داشته باشیم که همیشه ...



شانس های دیگری هم هستند


دوستی های دیگری هم هستند


عشق های دیگری هم هستند


نیروهای دیگری هم هستند

و افق های بهتری هم هستند


تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم و همه روزه در

انتظار روزی بهتر و


شادتر از روزهای پیش باشیم ... 

شاد و سربلند باشید.

رویا



           
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 13:54
ROYA

انسان از خدا پرسید:


چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟


خدا پاسخ داد …


این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .


عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.


و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .


زمان حال فراموش شان می شود .


آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد

.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .



خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

بعد پرسیدم …


به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد

بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .


یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .


اما می توان محبوب دیگران شد .


یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد


یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که

دوست شان داریم ایجاد کنیم .


و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .


با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .


اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .


یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت

ببینند .


یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

و یاد بگیرن که من اینجا هستم .

همیشه .

دوستون دارم.......................رویا



           
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 13:52
ROYA

انسان از خدا پرسید:


چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟


خدا پاسخ داد …


این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .


عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.


و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .


زمان حال فراموش شان می شود .


آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد

.
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .



خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

بعد پرسیدم …


به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد

بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .


یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .


اما می توان محبوب دیگران شد .


یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد


یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که

دوست شان داریم ایجاد کنیم .


و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .


با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .


اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .


یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت

ببینند .


یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

و یاد بگیرن که من اینجا هستم .

همیشه .

دوستون دارم.......................رویا



           
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 13:52
ROYA



داستان
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده . راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست اون آب رو سر بکشه . شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت .

استاد پرسید : " مزه اش چطور بود ؟ "

شاگرد پاسخ داد : " بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش "

پیرهندو از شاگردش خواست یه مشت... نمک برداره و اونو همراهی کنه . رفتند تا رسیدن کنار دریاچه . استاد از او خواست تا نمکها رو داخل دریاچه بریزه ، بعد یه لیوان آب از دریاچه برداشت و داد دست شاگرد و ازش خواست اونو بنوشه . شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید .

استاد اینبارهم از او مزه آب داخل لیوان رو پرسید. شاگرد پاسخ داد : " کاملا معمولی بود . "

پیرهندو گفت : " رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشه همچون یه مشت نمکه و اما این روح و قدرت پذیرش انسانه که هر چه بزرگتر و وسیعتر بشه ، میتونه بار اون همه رنج و اندوه رو براحتی تحمل کنه ، بنابراین سعی کن یه دریا باشی تا یه لیوان آب .  

دوستدار شما رویا



           
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 13:50
ROYA

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی


های بزرگ باشند

یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که

می خواهم باشند

یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم

که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود

آشتی دهد

یادم باشدکه خودم با خودم مهربان باشم

چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان

باشد

عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران

باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم

لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،… رنگهایی را که



بایسته است بر آنها بزن



روزهایتان رنگارنگ



دوستان عزیز نوروز یعنی اینکه بدونیم هیچ زمستونی موندنی نیس...منتظر



بهار قشنگتون باشید که زود زود از راه میرسه



  نوروزتون پیرووووز ...........................................................رویا 



           
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 13:46
ROYA


 


 



           
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 23:16
ROYA

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ


صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو ، یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو ، خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد ، تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو ، لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی ، تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو ، صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو ، یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو ، تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند ، تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو . عرض سلام دارم خدمت دوستان گل، خیلی خوش اومدین به وبلاگ من...لحظاتتون سرشار از شادی...نظر یادتون نره ممنون از همتون `•.¸.•´ ♡ ¸.•´¸.•´¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 124
بازدید ماه : 496
بازدید کل : 133900
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 1

قالب وبلاگ

گالری عکس
دریافت همین آهنگ